پیوتها (نقاط محوری) ابزارهای مهمی در تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا روند کلی بازار را تشخیص دهند و سطوح حمایت و مقاومت را رسم کنند. این نقاط به تحلیلگران اجازه میدهند تا در زمانهای مختلف اقدام به خرید و فروش داراییها نمایند. مقاله امروز آکادمی شمسیان به آموزش و بررسی پیوت ها و کاربردهای آنها اختصاص یافته است، اگر به یادگیری این مفهوم علاقه دارید، این مقاله میتواند برای شما مفید باشد.
پیوت چیست
پیوت یا «نقطه محوری» (Pivot Point) یا به اختصار PP یکی از ابزارهای کلیدی در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران امکان میدهد سطوح حمایت و مقاومت بازار را به طور دقیقتری شناسایی کنند. این نقاط به طور خاص به کمک دادههای قیمتی از روز گذشته محاسبه میشوند و بهعنوان مرجعی برای راغبکردن رفتار قیمت عمل میکنند.
آموزش تخصصی پیوت را در ویدئوی زیر مشاهده فرمایید
دقت داشته باشید که مشاهده ویدئوی بالا برای درک مفهوم پیوت پوینت در بازار مالی بسیار مهم است در غیر اینصورت ادامه مطلب را نمیتوانید به درستی درک کنید، لذا قبل از هر چیزی ویدئو بالا را ببینید.
محاسبه پیوتها
محاسبه پیوتها معمولاً بر اساس فرمول زیر محاسبه میشوند:
Pivot Point= قیمت پایانی (Close) روز قبل +بالاترین قیمت (High) روز قبل +پایینترین قیمت (Low) روز قبل / تقسیم بر سه
پس از تعیین پیوت، معاملهگران میتوانند سطوح حمایت و مقاومت را به شرح زیر محاسبه کنند:
سطوح مقاومت | سطوح حمایت |
R1 = (2 * Pivot Point) – Low | S1 = (2 * Pivot Point) – High |
R2 = Pivot Point + (High – Low) | S2 = Pivot Point – (High – Low) |
R3 = R1 + (High – Low) | S3 = S1 – (High – Low) |
جدول بالا فرمول پیوت است که نیازی به یادگیری این جدول نیست در ادامه بصورت کامل این مبحث را یاد خواهید گرفت.
این سطوح میتوانند به عنوان نقاط کلیدی برای مشخص کردن زمانی که قیمت ممکن است تغيير کند، عمل کنند.
محبوبیت پیوتها برای نخستین بار در اوایل قرن بیستم توسط معاملهگرانی که در بورسهای فیزیکی فعالیت میکردند، معرفی شدند. به دلیل کاربرد گسترده و سادگی محاسبه، به سرعت در میان معاملهگران محبوبیت پیدا کردند. امروزه، با پیشرفت فناوری و ظهور پلتفرمهای معاملات آنلاین، استفاده از پیوتها به ابزاری معمول در بین معاملهگران تبدیل شده است.
کاربردهای پیوت
- تحلیل پرایس اکشن: معاملهگران از پیوتها برای تجزیه و تحلیل رفتار قیمت و شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب استفاده میکنند.
- پیشبینی نوسانات قیمت: با در نظر گرفتن سطوح حمایت و مقاومت، معاملهگران میتوانند نوسانات آینده قیمت را پیشبینی کنند.
- مدیریت ریسک: میتوانند در تهیه استراتژیهای معاملاتی و تعیین نقاط توقف ضرر یا هدف قیمت مورد استفاده قرار گیرند.
پیوتها به دلیل سادگی و وضوحی که در شناسایی سطوح کلیدی قیمت ارائه میدهند، مورد توجه بسیاری از فعالان بازار قرار گرفتهاند و در کنار سایر ابزارها و استراتژیهای تحلیلی میتوانند به بهبود تصمیمگیری کمک کنند. معاملهگران مبتدی میتوانند با استفاده از ابزارهای خودکار در پلتفرمهایی مانند تریدینگ ویو از محاسبات پیوت بهره برداری کنند و این نقاط را به راحتی بر روی نمودار خود مشاهده کنندو اصلا نیازی نیست که به صورت دستی پیوت ها را به دست آورند.
نحوه تحلیل پیوتها
تحلیل پیوتها (نقاط محوری) یک روش کلیدی در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند تا روندهای بازار را شناسایی کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. این نقاط شامل یک نقطه محوری اصلی (PP) و سطوح مقاومت و حمایت (R1، R2، S1، S2 و …) هستند که بر اساس قیمتهای حداکثر، حداقل و بسته شدن محاسبه میشوند.
نوسان قیمت و احساسات بازار
حرکت بالای پیوت: اگر قیمت یک دارایی بالاتر از PP نوسان کند، نشاندهنده احساسات صعودی و تمایل خریداران به افزایش قیمت است. این شرایط غالباً به عنوان نشانهای از بازار صعودی تلقی میشود.
حرکت پایین پیوت: بالعکس، اگر قیمت در زیر PP قرار داشته باشد، این نشانهای از احساسات منفی و فشار فروش است که به عنوان بازار نزولی شناخته میشود.
نقش نقاط محوری
پیوت پوینت اصلی (PP): این نقطه بهعنوان یک مرجع کار میکند و دیگر سطوح مقاومت و حمایت حول این نقطه تعیین میشوند که به اصطلاح به آن سطح حمایت یا مقاومت ماژور گفته میشود.
سطوح حمایت و مقاومت: این سطوح مهم هستند زیرا قیمت معمولاً به آنها واکنش نشان میدهد. در مواقعی که قیمت به این سطوح میرسد، ممکن است دچار برگشت شده (بازگشت قیمت) یا ادامه دهد (شکست).
توجه به واکنش قیمت
معاملهگران باید دائماً به چگونگی واکنش قیمت به نقاط محوری توجه کنند، زیرا این امر میتواند قدرت یا ضعف روند بازار را نشان دهد.
شکست: اگر قیمت یکی از سطوح مقاومت را بشکند، میتواند نشاندهنده ادامه روند صعودی باشد، و اگر یکی از سطوح حمایت شکسته شود، ممکن است نشاندهنده ادامه روند نزولی باشد.
برگشت: اگر قیمت از این نقاط برگشت کند، میتواند نشانهای از اصلاح در روند جاری باشد و احتمالاً حرکات قیمت در کوتاهمدت را تحت تأثیر قرار دهد.
در نتیجه، تحلیل پیوتها به معاملهگران بینش دقیقی دربارهی وضعیت بازار و احتمال تغییرات آینده میدهد و میتواند به عنوان ابزاری مؤثر برای تصمیمگیری در معاملات استفاده شود.
نحوه استفاده از پیوت ها در تحلیل تکنیکال
پیوتها یکی از ابزارهای کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط ورود و خروج، حد ضرر و اهداف قیمتی را بهطور بهینه تعیین کنند.
نقاط ورود
معامله خرید: زمانی که قیمت به سطح حمایت (مانند S1 یا S2) میرسد و از آن نقطه بازمیگردد، این رفتار میتواند نشانهای از قوت آن سطح حمایتی باشد. معاملهگر میتواند با مشاهده شواهدی مبنی بر برگشت قیمت (مانند الگوهای شمعی یا سایر سیگنالهای تکنیکالی) وارد موقعیت خرید شود.
معامله فروش: هنگامی که قیمت به سطح مقاومت (R1 یا R2) میرسد و شروع به کاهش میکند، این میتواند نشانهای از قدرت فروشندگان باشد. معاملهگر باید به کاهش قیمت بعد از برخورد با سطوح مقاومت توجه کند و در صورت تأیید، وارد معامله فروش شود.
نقاط خروج
در یک معامله خرید، سطوح مقاومت میتوانند به عنوان نقاط خروج تعریف شوند. اگر قیمت به یکی از این سطوح رسید و نشانههایی از رو به جلو رفتن نداشت، میتوان اقدام به فروش و قفل کردن سود کرد.
در یک معامله فروش، سطوح حمایتی عملگرهای کلیدی هستند. اگر قیمت به سطح حمایتی نزدیک شود و نشانههایی از بازگشت به سمت بالا مشاهده شود، معاملهگر میتواند موقعیت خود را ببندد.
تعیین حد ضرر (Stop Loss)
معامله خرید: حد ضرر برای یک معامله خرید معمولاً زیر سطح حمایت قرار میگیرد. اگر قیمت به این سطح برسد و به زیر آن نفوذ کند، میتواند نشانهای از ادامه روند نزولی باشد. بنابراین، از این تکنیک میتوان برای محدود کردن ضرر استفاده کرد.
معامله فروش: برای معاملات فروش، حد ضرر در بالای سطح مقاومت قرار میگیرد. اگر قیمت به این سطح برسد و شکسته شود، احتمالاً قیمت به سمت بالا حرکت خواهد کرد و این میتواند باعث افزایش ضرر شود. در این حالت، تنظیم حد ضرر در این نقاط کمک میکند.
تعیین اهداف قیمتی (Take Profit)
برای تعیین اهداف قیمتی در معاملات خرید، معاملهگران میتوانند به سطوح مقاومت (R1، R2) مراجعه کنند. این سطوح به عنوان هدفهای محتمل برای خروج از موقعیت محسوب میشوند. در معاملات فروش، سطوح حمایت (S1، S2) میتوانند به عنوان اهداف قیمتی تعریف شوند. در صورت رسیدن به این سطوح و مشاهده نشانههایی از سیگنال معکوس، میتوان موقعیت را بست.
استفاده ترکیبی با سایر اندیکاتورها
یکی از بهترین روشها برای تقویت سیگنالهای معاملاتی، ترکیب پیوت پوینتها با دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی نظیر RSI (Relative Strength Index) و MACD (Moving Average Convergence Divergence) است که بعد از نصب اندیکاتور روی متاتریدر میتوانید متوجه این موضوع شوید.
برای مثال، اگر قیمت به سطح مقاومتی نزدیک شود و RSI نشاندهنده وضعیت overbought باشد، این یک تأیید قوی برای ورود به موقعیت فروش است، زیرا احتمالاً قیمت به زودی کاهش مییابد.
بالعکس، اگر قیمت به سطح حمایتی نزدیک شود و RSI نشاندهنده وضعیت oversold باشد، این میتواند یک سیگنال خرید قدرتمند باشد.
استفاده از پیوت پوینتها در تحلیل تکنیکال به معاملهگران این امکان را میدهد که با دقت بیشتری نقاط ورودی و خروجی را شناسایی کنند و حد ضرر و اهداف قیمتی خود را به درستی تعیین کنند. با ترکیب این نقاط با دیگر ابزارهای تکنیکالی، میتوان کیفیت تصمیمگیری را افزایش داد و ریسک را کاهش داد. این رویکرد میتواند به بهبود عملکرد معاملاتی و افزایش سوددهی کمک کند.
مزایا و معایب نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
تکنیکال نقاط پیوت یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران در شناسایی سطوح حمایت و مقاومت کمک میکنند. اما مثل هر ابزار و اندیکاتور دیگری، مزایا و معایب مختص خود را دارند. در ادامه به بررسی و تحلیل این مزایا و معایب میپردازیم.
مزایای نقاط پیوت
مفید در تعیین جهت روند بازار: نقاط پیوت به معاملهگران کمک میکنند تا جهت کلی حرکت قیمت را پیشبینی کنند. با تحلیل نقاط پیوت، معاملهگران میتوانند تصمیمات خود را برای خرید یا فروش بر اساس پیشبینی حرکات آینده اتخاذ کنند.
سهولت استفاده: استفاده از نقاط پیوت بسیار آسان و کاربرپسند است. این اندیکاتورها به راحتی در نرمافزارهای تحلیلی و تریدینگ موجود هستند و نیازی به دانش پیچیدهای ندارند. بنابراین، حتی معاملهگران تازهکار نیز میتوانند به سادگی از آنها استفاده کنند.
اندیکاتور پیشرو: نقاط پیوت به عنوان اندیکاتورهای پیشرو شناخته میشوند، به این معنی که میتوانند قبل از وقوع حرکات قیمتی، نشانههایی از تغییرات قیمت ارائه دهند. این ویژگی میتواند به معاملهگران کمک کند که به موقع وارد یا خارج از بازار شوند.
معایب نقاط پیوت
عدم اطمینان به نقاط ترسیم شده: نقاط پیوت، مانند سایر خطوط حمایتی و مقاومتی، تضمینی برای واکنش قیمت ندارند. ممکن است قیمت به این نقاط نرسد یا حتی اگر رسید، واکنش خاصی نشان ندهد. این عدم اطمینان میتواند موجب بروز زیانها شود.
تاثیرپذیری از رویدادها: اطلاعات و رویدادهای اقتصادی میتوانند تأثیر زیادی بر بازار داشته باشند و ممکن است نقاط پیوت را بیاعتبار کنند. به ویژه در بازارهای پرنوسان مانند رمزارزها، احساسات و اخبار میتوانند به شکل غیرقابلپیشبینی قیمتها را تحت تأثیر قرار دهند و کارایی نقاط پیوت را کاهش دهند.
عدم استقلال از دیگر ابزارها: اگرچه نقاط پیوت اطلاعات مفیدی را ارائه میدهند، اما نمیتوانند به تنهایی جایگزین یک استراتژی معاملاتی کامل شوند. بهتر است نقاط پیوت همراه با دیگر اندیکاتورها و تکنیکهای تحلیلی ترکیب شوند تا نتایج بهتری به دست آید.
نقاط پیوت ابزاری قوی در تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند به معاملهگران در پیشبینی حرکات قیمتی و تعیین نقاط ورود و خروج کمک کنند. با این حال، مهم است که مزایا و معایب این ابزار را در نظر گرفته و آن را بهعنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی جامع و چندوجهی به کار بگیرید تا بهترین نتایج را داشته باشید.
نتیجه گیری
پیوتها یکی از ابزارهای کلیدی و محبوب در تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. این ابزار به ویژه در بازارهای مالی مانند بورس و رمزارزها و الخصوص بازار فارکس کاربرد فراوان دارد.
محاسبه و ترسیم نقاط پیوت بسیار ساده است و نیازی به تخصص خاصی ندارد. بسیاری از نرمافزارهای تریدینگ بهطور خودکار این نقاط را محاسبه میکنند، که به کاربران این امکان را میدهد که به راحتی از آنها در تحلیل خود استفاده کنند.
پیوتها بر روی تمامی تایم فریمها (از دقیقهای تا روزانه و هفتگی) قابل استفاده هستند. این ویژگی به معاملهگران اجازه میدهد که با توجه به استراتژی معاملاتی خود، از این نقاط در مقاطع زمانی مختلف بهرهبرداری کنند.
ترکیب نقاط پیوت با ابزارهایی مانند الگوهای نموداری، اندیکاتور های حرکت (مثل RSI و MACD)، و سطوح فیبوناچی میتواند تحلیل دقیقتری را ارائه دهد و تصمیمگیریهای بهتری را برای معاملهگران به ارمغان آورد.
در نهایت پیوت ها ابزارهای بسیار قدرتمند در تحلیل تکنیکال هستند که به تریدر ها کمک میکنند سطوح مقاومت و حمایت مهم بازار را شناسایی کنند. با این حال، برای به دست آوردن بهینه ترین نتایج، توصیه میشود که این ابزار را به همراه دیگر تکنیکها و اندیکاتور ها استفاده کنید تا فرصتهای بهتری را در بازار شناسایی کرده و ریسک معاملات خود را کاهش دهید.